همواره در جامعه سیاسی ما وحدت سیاسی مورد تاكید قرار می گیرد؛ با این حال تعاریف و ملاك های متفاوتی برای آن بیان می شود؛ شیوع جملاتی نظیر "وحدت حول چه محوری و با چه كسی؟" به خوبی گویای تشتت در مبانی وحدت است. متن زیر به بررسی این موازین و ملاك ها از نظر امام خمینی و مقام معظم رهبری می پردازد.

در باب لزوم وحدت و چرایی آن سخن بسیار رفته است؛ اما گاه دیده می شود خود مساله وحدت نیز به محل اختلاف تبدیل می شود؛ به گونه ای كه طرفی طرف دیگر را به نداشتن روحیه انقلابی متهم كرده و طرف دیگر نیز رقیب خود را به عدم درك صحیح از مصلحت دعوت می نماید. اینكه وحدت حول چه محوری و با چه اشخاصی باشد محل این نزاع هاست. پاسخ این سوال را باید در اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری -مد ظله العالی-  به دست آورد. در ادامه به بیان موازین وحدت و آسیب های آن در كلام ایشان می پردازیم.

 

 

 

شاخص ها و ملاك های وحدت (وحدت حول چه محوری؟)

 

1- اعتصام به حبل الله و اجتماع بر پایه حق

 

حضرت امام(ره) در باب اینكه وحدت باید حول محور حق و اسلام باشد در سخنرانی خویش در جمع طلاب مدرسه فیضیه در 7 تیر 58 فرموده اند: «شما آقایان، كه ان شاء اللَّه تشریف مى‏برید و موفق مى‏شوید و مردم را هدایت مى‏كنید، اولًا دعوت كنید همه را به وحدت كلمه. خداى تبارك و تعالى امر فرموده است: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ‏اجتماع، لكن اجتماع با تشبث به حبل اللَّه. هر اجتماعى مطلوب نیست، وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ‏ مطلوب است. همان است كه اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ. اسم رب همان ریسمانى است كه همه به آن باید اعتصام كنند.»[1]

 

 

 

ایشان همچنین در سخنرانی در جمه بانوان دانشجوی اصفهان در 26 تیر 58 فرمودند: «دستور همان است كه آیه شریفه را كه این خواهر خواندند، فرمود: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا. در آیه فقط امر به اجتماع نیست، تمام دستورهاى مردم عادى و رژیمهاى غیر الهى این است كه همه با هم باشید فقط دستور به اجتماع است. لكن دستور خدا دستور وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ‏ است. اینكه مهم است این است كه تنها این نباشد كه همه با هم در یك امرى مجتمع باشید و متفرق نباشید؛ امر این است كه همه با هم اعتصام به «حبل اللَّه» بكنید. راه، راه حق باشد و توجه به حق باشد و اعتصام به راه حق باشد. انبیا نیامده‏اند كه مردم را در امور با هم مجتمع كنند، انبیا آمده‏اند كه همه را در راه حق مجتمع كنند؛ یعنى- این راهى كه- راهى است كه از طبیعت شروع مى‏شود تا ما وراء الطبیعة، و تا آنجا كه ماها نمى‏توانیم الآن بفهمیم. اگر همه با هم مجتمع بشوند و این راه را بروند، دسته جمعى این راه را بروند، این اداره امور دنیا را مى‏كند و اداره امور آخرت را، هر دو.»[2]

 

 

 

2- قبول داشتن اصل اسلام و انقلاب؛ ملاك «خودی» و غیر «خودی»

 

مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در خطبه های نماز جمعه در 8 مرداد 78 فرمودند: «گفته مى‏شود «خودى» و «غیر خودى». حالا خودى و غیر خودى داریم یا نداریم؟ اگر بخواهیم ملت را حساب كنیم، نه؛ آحاد ملت همه خودیند. اما جریانات سیاسى، بله؛ جریان خودى داریم، جریان غیر خودى هم داریم. خودى كیست؟ خودى آن است كه دلش براى اسلام مى‏تپد؛ دلش براى انقلاب مى‏تپد؛ به امام ارادت دارد؛ براى مردم به صورت حقیقى نه ادّعایى احترام قائل است. غیر خودى كیست؟ غیر خودى كسى است كه دستورش را از بیگانه مى‏گیرد؛ دلش براى بیگانه مى‏تپد؛ دلش براى برگشتن امریكا مى‏تپد. غیر خودى آن كسى است كه از اوایل انقلاب در فكر ایجاد رابطه‏ى دوستانه با امریكا بود. به امام اهانت مى‏كرد؛ اما براى امریكا اظهار علاقه مى‏نمود! كسى به امام اهانت مى‏كرد، ناراحت نمى‏شد؛ اما اگر كسى به دشمنان بیرون از مرز یا همدستان آن‏ها اهانت مى‏كرد، ناراحت مى‏شد! این‏ها غریبه‏اند. اسمشان چیست، هرچه باشد؛ چه كسى هستند، به ما ربطى ندارد كه حالا بخواهم در خطبه‏هاى نماز جمعه اسم كسى را بیاورم. هركس این‏طور باشد، غریبه است و خدا كند این‏طورى نداشته باشیم‏»[3]

 

 

 

3- اعتقاد به حاكمیت اسلام، راه امام(ره) و ...

 

مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار جوانان استان مركزی در 26 آبان 78 فرمودند: «اعتقاد به حاكمیت اسلام، راه امام(ره) استقلال كشور، پاسداری از نظام جمهوری اسلامی، تلاش برای حل مشكلات مردم و تأمین عدالت و ایستادگی در مقابل نفوذ مستكبران به ویژه آمریكا، معیارهای تشخیص حقانیت افراد و جناحها است.»[4]

 

 

 

4- وحدت حول اصول انقلاب

 

مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در 14 خرداد 81 فرمودند: «این نكته را هم به ملت عزیزمان و به مسئولان محترم كشور و به جریانهاى سیاسى عرض كنم: آن چیزى كه مى‏تواند جلوِ تهاجم گستاخانه‏ى امریكا را بگیرد، فقط و فقط وحدت ملى و وحدت كلمه است. آن‏ها در هرجا بخواهند قدم بگذارند، اوّل باید ایجاد تفرقه كنند. وسیله‏ى موفّقیت آن‏ها، وجود اختلاف در صفوف داخلى ملتهاست. هرجا توانسته‏اند زورگویى و اعمال خشونت كنند، اگر دقّت كنید، مى‏بینید بین صفوف ملت شكاف وجود داشته است. آنجایى كه وحدت كلمه باشد، این‏ها جرأت نمى‏كنند نزدیك شوند. علاج مقابله با تهدیدهاى امریكا عبارت است از وحدت ملت، وحدت مسئولان، مراعات جناحهاى مختلف سیاسى و گردآمدن حول همان محورهایى كه امام بزرگوار ما به عنوان اصول این انقلاب و نظام معیّن كرده و مورد قبول این ملت است؛ همان چیزهایى كه ملت براى آن فداكارى كرد.»[5]

 

 

 

4-1- تعریف اصول انقلاب

 

ایشان در بخش دیگری از بیانات خویش در تعریف اصول انقلاب می فرمایند: «اصل عدالت اجتماعى، اجراى عدالت، در نظر گرفتن حقِّ توده‏هاى وسیع مردم و پُركردن فاصله‏ى طبقاتى، یكى از اصول اصلى نظام اسلامى است. مبارزه با فساد ادارى و فساد اقتصادى و سوءاستفاده از امكاناتى كه قدرت در اختیار افراد مى‏گذارد- چه سوءاستفاده‏ى مالى و چه سوءاستفاده‏ى سیاسى- از اصول انقلاب است و باید رعایت شود. خدمت به مردم، از اصول انقلاب است. حفظ استقلال كشور در همه‏ى زمینه‏ها و جلوگیرى از نفوذ و رخنه‏ى دشمنان، جزو اصول تغییرناپذیر انقلاب است. اصول و خطوط اصلى انقلاب قابل تغییر نیست. مظهر همه‏ى این‏ها قانون اساسىِ مترقى ماست.»

 

 

 

همچنین ایشان در خطبه های نماز جمعه در 20 شهریور 88 در بحث اینكه انتقاد باید در چهارچوب اصول باشد به تعریف اصول انقلاب می پردازند و می فرمایند: «البته انتقاد باید در چهارچوب اصول باشد. اصول انقلاب هم مشخص است كه چیست. اصول انقلاب امور سلیقه‏اى نیست كه هركه از یك گوشه‏اى در بیاید، سنگ اصول را به سینه بزند؛ بعد كه سراغ این اصول مى‏رویم، مى‏بینیم بیگانه‏ى از انقلاب است. اصول انقلاب، اسلام است؛ قانون اساسى است؛ رهنمودهاى امام است؛ وصیت‏نامه‏ى امام است؛ سیاستهاى كلى نظام است كه در قانون اساسى معین شده است كه این سیاستهاى كلى بایست تدوین بشود.»[6]

 

 

 

آسیب های بحث خودی و غیر خودی (وحدت با چه كسی؟)

 

بحث خودی و غیر خودی در عین اینكه راهكار مناسبی برای رسیدن به وحدت است می تواند تهدیدی نیز باشد به این گونه كه با كوچك ترین بهانه ای افراد متهم به غیر خودی بودن شوند؛ آسیب های موازین وحدت یعنی بحث خودی و غیر خودی را در كلام امام خمینی و مقام معظم رهبری -مد ظله العالی- بررسی می كنیم:

 

 

 

1- پرهیز از تطبیق بحث «خودی» و «غیر خودی» با جناح های كشور

 

مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در جمع كارگزاران نظام در 21 آذر 80 فرمودند: «به نظر من آنچه كه امروز جزو مشكلات اساسى ماست، اختلافات بى‏مبنا و بى‏پایه‏اى است كه بین جمع علاقه‏مندان و كاركنان و خدمتگزاران نظام- جمع خودى‏اى كه متعلّق به نظام است- وجود دارد. معناى خودى این است. حالا عدّه‏اى از روى كج‏سلیقگى یا بدفهمى یا موذى‏گرى، بحث خودى و غیر خودى را با جناحهاى كشور تطبیق مى‏كنند كه خیلى حرف بى‏ربطى است؛ نه، همه‏ى جناحهاى انقلاب جزو مجموعه‏ى خودىِ كشورند. این مجموعه‏ى خودى باید با یكدیگر همراه و همدل باشند. البته معنایش این نیست كه باهم اختلاف سلیقه نداشته باشند، باهم بحث طلبگى نكنند و باهم برخى از مناقشات را نداشته باشند؛ اما تظاهر كردن به این مناقشات و عمده كردن چیز كوچكى كه‏ مناقشه‏انگیز است، چیز بسیار بدى است؛ جلوِ رحمت الهى را مى‏گیرد؛ مردم را كه باید به شما امید و اطمینان داشته باشند تا دنبال شما حركت كنند و از شما حمایت نمایند، از شما دلسرد و مأیوس مى‏كند و شاید از همه مهم‏تر- یا در ردیف مهم‏ترینها- این است كه شما را از كارتان بازمى‏دارد.»[7]

 

 

 

2-  پرهیز از عوض كردن جای خودی و غیر خودی

 

مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در جمع مسئولان نظام در 15 مرداد 82 فرمودند: «وحدت را باید حفظ كرد. من خواهش مى‏كنم به مسأله‏ى حفظ وحدت و اتّحاد و همدلى اهمیت دهند؛ این یكى از اصول است. البته مخاطب این كار، ملت نیست- ملت متّحد است و اختلافى ندارد- مخاطب این كار، نخبگان و سیاسیّون از جناحهاى مختلف هستند. به بهانه‏هاى مختلف و با اختلافهاى كوچك، در مقابل هم قرار نگیرند و با توجیه‏هاى غلط، علیه هم جنجال راه نیندازند. ظریفى از دوستان ما مى‏گفت این مسأله‏ى خودى و غیر خودى را كه شما مطرح كردید، همه قبول كردند؛ منتها بعضیها جاى خودى و غیر خودى را عوض كردند! كسانى را كه براى نظام و انقلاب و اسلام احساس مسئولیت مى‏كنند، خودى بدانید. غیر خودى كسانى هستند كه با اصل نظام مخالفند.»[8]

 

 

 

3-  پرهیز از خارج كردن نیروهای سست از دایره انقلاب به بهانه خالص سازی

 

مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار دانشجویان در رمضان سال 89 فرمودند: «یك سؤال دیگر این است كه بعضى‌ها میگویند وحدت، بعضى‌ها میگویند خلوص؛ شما چه میگوئید؟ من میگویم هر دو. خلوص كه شما مطرح میكنید - كه ما بایست از فرصت استفاده كنیم و حالا كه غربال شد، یك عده‌اى را كه ناخالصى دارند، از دائره خارج كنیم - چیزى نیست كه با دعوا و كشمكش و گریبان این و آن را گرفتن و با حركت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یك مجموعه كه اینجورى حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم. در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اكرم یك عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّ‌بن‌كعب بود، عمار بود، كى بود، كى بود؛ اینها درجه‌ى اول و خالص‌ترینها بودند؛ عده‌اى دیگر از اینها یك مقدارى متوسطتر بودند؛ یك عده‌اى بودند كه گاهى اوقات پیغمبر حتّى به اینها تشر هم میزد. اگر فرض كنید پیغمبر در همان جامعه‌ى چند هزار نفرى - كه كار خالص‌سازى خیلى آسانتر بود از یك جامعه‌ى هفتاد میلیونى كشور ما - میخواست خالص‌سازى كند، چه كار میكرد؟ چى برایش میماند؟ آن كه یك گناهى كرده، باید میرفت؛ آن كه یك تشرى شنفته، باید میرفت؛ آن كه در یك وقتى كه نباید از پیغمبر اجازه‌ى مرخصى بگیرد، اجازه‌ى مرخصى گرفته، باید میرفت؛ آن كه زكاتش را یك خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، كسى نمیماند. امروز هم همین جور است. اینجورى نیست كه شما بیائید افراد ضعاف‌الایمان را از دائره خارج كنید، به بهانه‌ى اینكه میخواهیم خالص كنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائره‌ى خلّصین را توسعه بدهید؛ كارى كنید كه افراد خالصى كه میتوانند جامعه‌ى شما را خالص كنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع كنید؛ دور و بر خودتان، خانواده‌ى خودتان، دوستان خودتان، تشكل خودتان، بیرون از تشكل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزه‌ى نفوذ تشكل خود، براى بالا آوردن میزان خلوصهاى فردى و جمعى تلاش كنید؛ كه نتیجه‌ى آن، خلوص روزافزون جامعه‌ى شما خواهد شد. راه خالص كردن این است.

 

 

 

وحدت هم كه ما گفتیم - كه بعد سؤالات دیگرى هم در این زمینه شده - منظور من اتحاد بر مبناى اصول است. بنابراین وحدت با كیست؟ با آن كسى كه این اصول را قبول دارد. به همان اندازه‌اى كه اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین. آن كسى كه اصول را قبول ندارد، نشان میدهد كه اصول را قبول ندارد یا تصریح میكند كه اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است. بنابراین با این تفصیل و توضیحى كه عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم.»[9]

 


 

پی نوشتها

 

[1]- صحیفه امام(ره) ج8 ص334

 

[2]- همان ج9 ص130

 

[3] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2962

 

[4]- گروهها و جناحهای سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، قم: انتشارات سطر، 1381، ص5

 

[5] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3126

 

[6] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8033

 

[7] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10881

 

[8] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3186

 

[9] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=9925

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا